25 فرهنگ

gangrenes

/gaNGˈgrēn,ˈgaNGgrēn/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

gangrenes، قانقاریا، خوره، ولگرد، فساد عضو بر اثر نرسیدنخون، فاسد شدن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن