26 فرهنگ

ترجمه مقاله

fuss

/fəs/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر و صدا، تلاش، هایهوی، اشوب، نزاع، نق نق زدن، هایهو کردن، ایراد گرفتن، اعتراض کردن، خردهگیری کردن