26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
furlough
/ˈfərlō/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خالی کردن، حکم مرخصی، مرخصی سرباز، مرخصی دادن به، مرخص کردن