26 فرهنگ

foundation

/founˈdāSHən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پایه، بنیاد، اساس، شالوده، بنیان، پی، تاسیس، مبنا، پی ریزی، تشکیل، بنگاه، موسسهخیریه، پا