26 فرهنگ

ترجمه مقاله

foraying

/ˈfärˌā,ˈfôrˌā/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیش بینی، تاخت و تاز کردن، تهاجم کردن، پيغام بردن، چپاول کردن، غارت کردن