fool/fo͞ol/دیکشنری انگلیسی به فارسیاحمق، نادان، ابله، دلقک، خر، خرفت، ادم احمق، لوده، دست انداختن، فریب دادن، گول زدن، خرفت کردن، سفیه، سبک مغز