26 فرهنگ

fool

/fo͞ol/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

احمق، نادان، ابله، دلقک، خر، خرفت، ادم احمق، لوده، دست انداختن، فریب دادن، گول زدن، خرفت کردن، سفیه، سبک مغز