26 فرهنگ

ترجمه مقاله

fondest

/fänd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرطرفدارترین، مایل، علاقمند، عاشق، شیفته، مشتاق، خاطرخواه، انس گرفته، خواهان