25 فرهنگ

float

/flōt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شناور، جسم شناور بر روی اب، بستنی مخلوط با شربت و غیره، شناور شدن، شناور بودن، شناور ساختن، روی آب ایستادن