26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
flitch
/fliCH/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلیچ، تکه مکعب پیه نهنگ، دنده خوک نمک زده و خشک کرده، قاش کردن