26 فرهنگ

fleeces

/flēs/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فلکس، پشم گوسفند وجانوران دیگر، پارچه خوابدار، لخت کردن، پشم چیدن از، چاپیدن، گوش بریدن، سروکیسه کرد ن