26 فرهنگ

fence

/fens/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حصار، دیوار، پرچین، شمشیر بازی، خاکریز، طارمی، چپر، خریدار مال دزدی، محجر، نرده کشیدن، پناه دادن، حفظ کردن، شمشیر بازی کردن، نرده دار کردن