fair/fe(ə)r/دیکشنری انگلیسی به فارسینمایشگاه، بازار مکاره، خوشگل، خوبرو، منصفانه، منصف، زیبا، نسبتا خوب، بیطرفانه، لطیف، بور، بدون ابر، فریور