26 فرهنگ

erect

/iˈrekt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

راست، ساختن، نصب کردن، بر پا کردن، راست کردن، شق شدن، افراشتن، بناء کردن، ساختمان کردن، عمودی، قائم