26 فرهنگ

enterprise

/ˈentərˌprīz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شرکت، پروژه، سرمایه گذاری، تشکیلات اقتصادی، عمل تهورامیز، امرخطیر، اقدام مهم