26 فرهنگ

ترجمه مقاله

engineer

/ˌenjəˈni(ə)r/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مهندس، سازنده، نقشه کشیدن، مهندسی کردن، اداره کردن، طرحکردن و ساختن