26 فرهنگ

endure

/enˈd(y)o͝or/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تحمل کن، تحمل کردن، بردباری کردن، طاقت چیزی راداشتن، تاب چیزی را اوردن، متحمل شدن