26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
embrittled
/emˈbritl/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد شده، شکننده کردن، ترد کردن