26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
embosses
/-ˈbäs,emˈbôs/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاشنی، مزین کردن، اندودن، پرجلوه ساختن، بر جسته کردن