26 فرهنگ

elect

/iˈlekt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برگزیدن، منتخب، انتخاب کردن، رای دادن، فعالیت انتخاباتی کردن، ممتاز، برگزیده منتخب، خاص، خاصگی