25 فرهنگ

drivel

/ˈdrivəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رانندگی، گلیز، دری وری سخن گفتن، پریشان گفتن، اب دهان جاری ساختن، از دهن یا بینی جاری شدن