26 فرهنگ

drawing

/ˈdrô-iNG/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نقاشی، نقشه کشی، ترسیم، رسم، طرح، قرعه کشی، گرفتاری، هنر طراحی، تابلو نقاشی