26 فرهنگ

disaccord

/ˌdisəˈkôrd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تخلف، مخالفت، عدم هم اهنگی، عدم توافق، عدم هم اهنگی داشتن، مخالفت کردن، مخالف کردن