disables

/disˈābəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غیر فعال می شود، از کار انداختن، ناتوان کردن، ناتوان ساختن، عاجز کردن، زله کردن، فاقد صلاحیت قانونی کردن، عیب دار کردن