26 فرهنگ

desert

/diˈzərt,dəˈzərt,ˈdezərt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کویر، صحرا، بیابان، دشت، شایستگی، استحقاق، ول کردن، ترک کردن، گریختن