26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
deploying
/diˈploi/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استقرار، گسترش یافتن، بحالت صف دراوردن، قرار دادن قشون