26 فرهنگ

ترجمه مقاله

deactivating

/dēˈaktəvāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غیرفعال کردن، بی اثر کردن، ناکنش ور کردن، بی خاصیت کردن، از اثر انداختن