26 فرهنگ

ترجمه مقاله

cutoff

/ˈkətˌôf/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قطع کردن، قطع جریان، راه میان بر، هر نوع وسیله قطع چیزی، منقطع، بریده، منفصل