25 فرهنگ

counter

/ˈkountər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشخوان، شمارنده، باجه، بساط، ضربت متقابل، ژتن، ژتون، تلافی کردن، جواب دادن، بالعکس، در جهت مخالف، در روبرو