26 فرهنگ

corresponded

/ˌkär-,ˌkôrəˈspänd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مطابقت داشت، مطابق بودن، برابر بودن، بهم مربوط بودن، مانند یا مشابه بودن، مکاتبه کردن، رابطه داشتن