26 فرهنگ

ترجمه مقاله

commune

/kəˈmyo͞on,ˈkämˌyo͞on/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کمون، بخش، مزرعه اشتراکی، صمیمانه گفتگو کردن، راز دل گفتن