ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

commander

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرمانده، رئیس، تخماق، ضابط، فرمانفرما، فرمانروا، سر کرده، ارشد
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ