26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
clinched
/klinCH/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن