26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
circumambulating
/ˌsərkəmˈambyəˌlāt/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور زدن، دور چیزی گردیدن، بدور چیزی گشتن