26 فرهنگ

ciphers

/ˈsīfər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رمزهای، رمز، حروف یا مهر رمزی، عدد صفر، صدر، سری کردن، حساب کردن، صفر گذاردن، برمز دراوردن