25 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
cinch
/sinCH/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینچ، کاری که با سهولت انجام شود، محکم بستن، تنگ یا کمربند بستن