26 فرهنگ

characteristic

/ˌkariktəˈristik/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مشخصه، مشخصات، جنبه، صفت ممیزه، منش نما، نشان ویژه، خاص، نهادی، نهادین، خیمی