26 فرهنگ

ترجمه مقاله

caulks

/kôk/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلاول، مسدود کردن، چرت زدن، نعل زدن، درز گرفتن، اب بندی کردن، بتونه کاری کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن