cable/ˈkābəl/دیکشنری انگلیسی به فارسیکابلی، کابل، تلگرام، ریسمان، طناب سیمی، طناب سیمی ضخیم، سیم تلگراف، شاه سیم، نوار فلزی، سیم کشی کردن، تلگراف کردن