26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
bursting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انفجار، ترکیدن، شکفتن، قطع کردن، منفجر کردن، از هم پاشیدن