26 فرهنگ

bureaucracies

/byo͝oˈräkrəsē/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بوروکراسی، دیوان سالاری، تاسیسات اداری، حکومت اداری، کاغذ پرانی، مجموع گماشتگان دولتی، مقرراتی واهل کاغذ بازی، رعایت تشریفات اداری بحد افراط