26 فرهنگ

buffs

/bəf/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دوستداران، چرم گاومیش، چرم زرد خوابدار، ضربت، گاو وحشی، جلا، ضرب، براق کردن، پرداخت کردن، پرداختن