26 فرهنگ

ترجمه مقاله

bristle

/ˈbrisəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوزش، موی زبر، موی خوک، موی سیخ، مو، سیخ شدن، اماده جنگ شدن، رویه تجاوزکارانه داشتن