26 فرهنگ

briskest

/brisk/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سریعترین، سریع، تند، سرزنده و بشاش، سرزنده، با روح، چابک، چست، چالاک، تیز، رایج، اراسته، پاکیزه، زرنگ، تیز هوش