26 فرهنگ

breed

/brēd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نژاد، گونه، جنس، نوع، اعقاب، اولاد، پروردن، بار اوردن، زاییدن، بدنیا آوردن، تولید کردن، تربیت کردن، پرورش دادن