26 فرهنگ

ترجمه مقاله

boot

/bo͞ot/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بوت کردن، پوتین، اخراج، پوتین یاچکمه، چاره یا فایده، موزه، لگد زدن، با سر چکمه و پوتین زدن