26 فرهنگ

bats

/bats/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خفاش ها، خفاش، چوب، چوگان، چماق، شبکور، شب پره، عصا، خشت، گل اماده برای کوزهگری، لعاب مخصوص ظروف سفالی، چوگاندار، نیمهیاپارهاجر، ضربت، بال بال زدن، چشمک زدن، مژگان راتکان دادن، چوگان زدن