26 فرهنگ

bated

/ˈbātid/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوع، دلیل و برهان اوردن، کم کردن، نگهداشتن، تخفیف دادن، پایین اوردن، بال زدن بطرف پایین، خیساندن، خرد ساختن