26 فرهنگ

bandage

/ˈbandij/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باند، نوار زخم بندی، فتق بند، مشمع روی زخم، قنداق کردن، با نوار بستن، دسته کردن، پانسمانکردن