26 فرهنگ

ballot

/ˈbalət/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رای گیری، ورقه رای، رای مخفی، مهره رای و قرعهکشی، مجموع اراء نوشته، با ورقه رای دادن، قرعه کشیدن