26 فرهنگ

ترجمه مقاله

balking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لگد زدن، طفره رفتن از، مانع شدن، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن، مانع رشدونموشدن